یکی از کسانی که قرآن را خوب نخوانده است! تلاش نموده با ارائه شواهد و قرائنی تأکیدات قرآن بر علم و تعقّل را فقط تاکید بر دین و علم دین قلمداد نموده و از این رهگذر قرآن را ضدّ علم معرفی نماید. وی نوشته : منظور از این همه تأکید بر علم، علم دین است و تعقّل و تفکّر مورد نظر اسلام تعقّل و تفکّر در دین است.» او دلیل و شاهد اوّل خود را چنین بیان کرده است:

اوّل: اگر در کلیه آیاتی که در آنان از علم،تفکر و تعقل یاد شده دقت کنید همگی در زمینه ایمان و عمل به اسلام است.» آیات مورد استناد وی از این قرار است:

-        أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ (زمر /9).

-        إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ  الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ  رَبَّنا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ (آل عمران/190-191).

-        إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُون‏(انفال/22).

-        إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ( انفال/55).

-        أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلا(فرقان/44).

-        وَ قالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فِی أَصْحابِ السَّعِیر(ملک/ 10).

او  بر اساس آیات فوق نتیجه گرفته است که از نظر قرآن، علم و تعقل برای دین و اهل دین به کار رفته و بی عقلی به کافران وجهنمیان اطلاق شده است، بنابراین علم در قرآن منحصر به همین هاست و قرآن نه تنها با سایر علوم بیگانه است،بلکه با سایر علوم  موافق نیز نیست. 

نقد و پاسخ:  

مدّعی مطالب فوق آشکارا دست به مغالطه زده و نخواسته یا نتوانسته حقیقت مطلب را ببیند. نکات زیر گویای واقعیّت است:

1-    در سراسر قرآن کریم حتی یک کلمه پیدا نمی شود که در ممنوعیت یا مخالفت با کسب علم و دانش مطرح شده باشد. فقط همین نکته تهمت ضدّ علم بودن قرآن را منتفی می سازد.

2-    نه تنها قرآن کریم در ممنوعیت دانش سخنی ایراد نفرموده است؛بلکه، بر خلاف توهم مدّعی فوق، نسبت به کسب هر دانش سودمندی موضع مثبت و تشویق کننده دارد. اما توضیح مطلب:

الف-  هر چند قرآن به دین و علم به آن و تفکر در دین بسیار اهمیّت داده است؛ ولی کاربرد علم و تفکّر را به آن منحصر نساخته است. اگر فرضاً بپذیریم که آیات مورد استناد اشکال گیرنده همان مفهومی را داشته باشند که ادّعا شده است، در قرآن آیات دیگری وجود دارد که علم را به طور مطلق به کار برده اند، مانند:

 

-        اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ  خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ  اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ  الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ (علق/1-5).

بخوان به نام پروردگارت که آفرید. انسان را از عَلَق آفرید. بخوان، و پروردگار تو کریمترین [کریمان‏] است.همان کس که به وسیله قلم آموخت.آنچه را که انسان نمى‏دانست [بتدریج به او] آموخت.

در آیه فوق سخن از علم و آموزش و قلم  به طور مطلق رفته و نه تنها هیچ قیدی برای علم به کار نرفته است؛ بلکه لحن آیه ستایش علم و دانش و ترغیب به آن در بالاترین سطح است. توضیح بیشتر آنکه بین تعبیر کریم ترین( الاکرم) و علم رابطه دقیق و شگرفی وجود دارد. پروردگار ما آنگاه که در موضع اکرمیت قرار گرفته، دست به بخشش علمی زده است. معنای سخن آن است که گرامی ترین ربّ، چون در مقام حد اعلای کرامت قرار گرفته، گرامی ترین چیز را که دانش باشد به انسان بخشیده است؛ اقتضای اکرمیّت خدای متعال در اینجا اعطای گرامی ترین هدیه به انسان است.‏

-        ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُون‏    نون، سوگند به قلم و آنچه مى‏نویسند

علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می نویسد:

خداى سبحان در این آیه به قلم و آنچه با قلم مى‏نویسند سوگند یاد کرده، و از ظاهر سیاق برمى‏آید که منظور از قلم مطلق قلم، و مطلق هر نوشته‏اى است که با قلم نوشته مى‏شود، و از این جهت این سوگند را یاد کرده که قلم و نوشته از عظیم‏ترین نعمت‏هاى الهى است، که خداى تعالى بشر را به آن هدایت کرده، به وسیله آن حوادث غایب از انظار و معانى نهفته در درون دلها را ضبط مى‏کند، و انسان به وسیله قلم و نوشتن مى‏تواند هر حادثه‏اى را که در پس پرده مرور زمان و بعد مکان قرار گرفته نزد خود حاضر سازد.»(المیزان، ج 9، صص 367 و 368).

سوگند به مطلق قلم و آنچه نوشته می شود چیزی جز تشویق به دانش نیست.

3-    آیات مورد استناد مدّعی به آن صورت که وی مطرح نموده است، انحصار علم و تفکر به دین را نمی رساند، هر چند که خالی از تاکید بلیغ بر عاوم دینی نیز نیست، او در آیات مورد استناد خود  نتوانسته بین دو مفهوم غایت علم» و خود علم» تفکیک کند. در آیات فوق مقصود آن نیست که دنبال علوم و دانش های سودمند» نروید؛ بلکه مقصود این است که  مطلق علم را با اصولی پیش ببرید که در نهایت به خضوع و خاکساری در مقابل خالق با عظمت عالم منتهی شود. مثلاً در آیه إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ .» تفکّر در خلقت می تواند از رهگذر کشفیات دقیق تجربی صورت پذیرد و اینجا عرصه وسیع و فراخ کارهای بزرگ علمی باشد و غایت و نهایت آن نیز درک حکمت الهی گردد. به دیگر سخن در این مواقع سخن در نقد خود علم نیست بلکه سخن در نقد عالمانی است که ره به سر منزل مقصود نبرده اند، چنین کسی هر چند از جهت اینکه حاوی علوم و دانش هایی است دانشمند» نامیده می شود؛ ولی  به خاطر جهلی که به غایت کار؛ یعنی خدا دارد جاهل» محسوب می شود و از این جهت فرقی میان علوم اصطلاحاً دینی و غیر دینی نیست.

4-    کسی که حتّی یک بار قرآن را ، ولو گذرا، خوانده باشد در می یابد که این کتاب، کتاب دنیا و آخرت با هم است؛ هرچند که آخرت اصل و دنیا فرع باشد:

-        رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّار(بقره/201).

-        وَ ابْتَغِ فِیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا .( قصص/77).

و با آنچه خدایت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنیا فراموش مکن‏. .

بر این اساس است که قرآن آبادانی دنیا را نیز از بشر خواسته است:

.هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها.»( هود / 61).

او شما را از زمین آفرید و آبادانی آن را از شما خواست.

و این آبادانی جز با توسّل به علوم مختلف حاصل نمی شود. هنگامی که حضرت یوسف از عزیز مصر خواست تا تدبیر امور دنیوی را به او واگذار کند، استدلال به دو ویژگی خود یعنی حفیظ و علیم کرد؛ یعنی کار زمین جز با علم پیش نمی رود:

قالَ اجْعَلْنِی عَلى‏ خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیم‏»( یوسف/55). مرا بر خزائن این زمین بگمار چرا که من حفظ کننده و عالم هستم.

طایر قُدس(1)

پاسخ به اتّهام ضدیّت و مخالفت قرآن با علم(2)

مواد غذایی مختلف در قرآن کریم

وَ ,علم ,قرآن ,        ,قلم ,دین ,علم و ,است که ,به آن ,که در ,قلم و ,شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ ,الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ ,إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ ,        إِنَّ شَرَّ

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروش ساعت لاکچری قلمزنی در اصفهان سایت موسیقی لیورپول اسکلت فلزی بلاگ اجاره سالن عکس العمل های به کشف خیانت همسر کربلایی سید جواد حسینی ضد روش شور کلیپ پارک سی، پارکینگ مکانیزه واقعیت های دنیای شرط بندی